این روزای من و النا جونم
سلام به همه ی دوستای خوب و مهربون من و النا جونم ممنونم از لطف همتون النای عزیز مامان این روزا خیلی روزای قشنگی هستن من و تو تنها توی خونه ی جدید خدا این روزای خوشگل رو بیشتر و بیشتر کنه صبح از خواب بیدار میشی.البته ساعت خوابت خیلی بهتر شده.12 شب میخوابی تا 10 صبح. صدام میکنی.من هم جوابت رو میدم.تو سیام میکنی.عاشقتمممممممممم که داری کم کم حرفای خوشگل یاد میگیری. تعداد کلماتی که میگی هر روز بیشتر و بیشتر میشه.مامانی نسرین یادت داده که قصه تعریف کنی.فدات بشم که اینقدر خوشگل تعریف میکنی!!! قصه ی خاله پیرزن که بارون میگیره و حیوونا میان خونش. در میزنن تق تق تق ( حتما" باید بزنی روی میز) کیه کیه درمیزنه؟ پیشی ...
نویسنده :
مونا اسکویی
2:03